بخشی از متن:
مقدمه:
نظر به اینکه در اثر اعمال سیاستهای تورم آور یا ضد تورمی دولتها و سایر
عوامل اقتصادی- اجتماعی، ارزش پول در سراسر جهان در حال نوسان است و بویژه
این نوسانات در سالهای اخیر چشمگیر و قابل ملاحظه و عمدتاً در جهت کاهش
ارزش و قدرت خرید پول رایج بوده است لذا ایجاب می کند که مسأله توجه به
ارزشهای جاری در نشان دادن وضعیت دارایی و بدهی و ذخائر و اندوخته های
مؤسسات و نیز تا حدودی نتایج عملکرد آنها به طور جدی مورد شناسایی و توجه
قرار گیرد. ضرورت این امر از آنجا ناشی می گردد که صورتهای مالی مؤسسات، که
نشان دهنده چنان موارد و اقلام است، عموماً بر اساس بهای تمام شده و در هر
حال ارزشهای زمان انجام و وقوع معالات مالی یا به عبارت دیگر ارزشهای
تاریخی تنظیم می گردند و لذا منعکس کننده ارزشهای جاری در تاریخ ترازنامه
نمی باشند، حال آنکه در بسیاری موارد احتمال اینکه اختلاف بین ارزشهای
تاریخی در رابطه با وضع مالی مؤسسه قابل توجه و دارای اهمیت نسبی باشد
زیاد بوده و در نتیجه سبب می گردد بررسی صورتهای مالی، که مبتنی بر ارزشهای
تاریخی تنظیم شده است، معیار کاملاً درست و منصفانه ای برای قضاوت وضعیت
مالی مؤسسه بدست ندهد.[1]
بیانیه شماره 29 کمیته استاندارهای بین المللی بیان می دارد:« در شرایط
اقتصادی تورمی گزارشکری مالی بدون تعدیل قیمت تمام شده اقلام مندرج
درصورتهای مالی بی فایده بوده و وضعیت مالی و نتایج عملکرد را به درستی
نشان نمی دهد لذا در سالهای اخیر روش حساباری مالی و گزارشهای حسابداری به
خاطر نواقص موجود مورد استفاده قرار گرفته و بیشترین انتقادات در این زمینه
بوده است که گزارش مالی عملکرد مالی، ماهیت واقعی منابع، تعهدات، معاملات و
سایر اتفاقات موجود در فعالیتهای شرکتها را به طور صحیح منعکس نمی سازد و
این امر نشأت گرفته از این است که پول همواره قدرت خرید خود را از دست می
دهد و این کاهش ارزش یا قدرت خرید پول در شرایط تورمی به میزانی است که
مقایسه اقلام مربوط به فعل و انفعالات مالی، و سایر رویدادهایی که در مقاطع
زمانی مختلف اتفاق افتاده اند حتی طی یک دوره مالی گمراه کننده می گردد.
قیمتها به طور کلی در نتیجه تغییرات و تحولات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی
تغییر می یابند عوامل بخصوصی نظیر تغییرات در عرضه و تقاضا یا تغییرات
تکنولوژیک ممکن است سبب تغییرات قیمت کالاهای خاصی گردند از طرف دیگر عوامل
عمومی دیگر نیز امکان دارد موجب تغییرات در سطح قیمت کلیه کالاها گردیده و
در نتیجه موجبات ایجاد تغییراتی در قدرت خرید پول را فراهم آورده و یا با
اصطلاح جاده را برای خودنمایی تورم هموار سازند.»
فرانک وستون[2] اظهار می دارد: زمانی که تورم قیمتهای تاریخی را تحت
تأثیر قرار می دهد یک شرکت چگونه می تواند در دراز مدت داراییهای خود را
ارزیابی نموده و یا اطلاعات دقیقی در مورد ارزش واقعی و تعهدات شرکت به
سهامداران یا سرمایه گذاران یا به طور کلی به استفاده کنندگان صورتهای مالی
ارادئه دهد و چگونه قادر خواهد بود بدون نظر گرفتن تورم سود واقعی را
توجیه نماید زیرا گزارشهای مالی که ارزشهای واقعی در آن منظور نشده باشد
واقعیات اقتصادی را دگرگون نموده و سودی را که نشان می دهد سرابی بیش
نخواهد بود.
[1] - پرویز جواهری-نظری بر اصول متداول حسابداری( تهران، انتشارات فروردین) ص 217
[2] -FRANK T. WESTON
فایل بدون منابع می باشد.